معنی سکرة
سکرة. [ س َ رَ ] (ع اِمص ) ضلالت و گمراهی . (آنندراج ) (منتهی الارب ). مستی . (آنندراج ). || شدت موت و غشی آن است . (آنندراج ). فیخه . ثقوة.فواق . (زمخشری ). سختی مرگ . (دهار). سختی و سرگردانی و مشقت و منه سکرة الموت . ج ، سکرات . (مهذب الاسماء).سکرة الموت . شدت موت و غشی آن است . (منتهی الارب ).
- سکرة الهم ؛ شدت غم . (منتهی الارب ).
برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد
سکرة
اینجا را کلیک کنید
لطفا صبر کنید، ما در حال جستجوی برای نمایش بهترین مطالب هستیم
هم معنی سکرة
سکرتر : منشی
ماشیننویس : 1 تایپیست 2 سکرتر، منشی 3 اپراتور
ترجمه سکرة
سخنان بزرگان با استفاده از کلمه سکرة
مطالب نزدیک به این موضوع:
معنی سکرانه
سکرانه . [ س َن َ ] (ع ص ) مؤنث سکران . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
معنی سکرجه
سکرجه . [ س ُ رُ ج َ / ج ِ ] (اِ) امین الدوله گوید: نباتی است برگش شبیه به برگ مورد در وسط آن خاتمی شبیه به چشم و بحیی العالم شباهتی دارد گرم و خشک و جهت صلابت سپرز نافع و مسهل سودا است و مؤلف تذکره
معنی سکران
سکران . [ س َ ] (ع ص ) مست . (دهار) (ترجمان القرآن )(منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) :
مقعد صدقی نه ایوان دروغ
باده ٔ خاصی نه سکرانی ز دوغ .
مولوی .
- سکران طافح ؛ پر از شراب . (مهذب ال
معنی سکر
سکر. [ س ِ ] (ع اِ) بند آب و نهر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بند بسته . (مهذب الاسماء). || آنچه بدان بند کنند. || کناره ٔ بلند از نهر و آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
معنی سکرفنده
سکرفنده . [ س َ ک َ ف َ دَ / دِ ] (نف ) اسب و استر سکندری خور را گویند یعنی بسر درآینده . (برهان ) (آنندراج ).
معنی سکرنه
سکرنه . [ س ُ ک ُ ن َ / ن ِ] (اِ) سقرنه است که خارپشت را گویند. (آنندراج ). سغر و سغرنه . (جهانگیری ). رجوع به سغر و سغرنه شود.
شما هم در مورد این موضوع بنویسید:
{"@context": "https://schema.org","@type": "FAQPage","mainEntity": [
{"@type": "Question","name": "معنی سکرانه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
سکرانه . [ س َن َ ] (ع ص ) مؤنث سکران . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
- توضیحات بیشتر درباره سکرانه
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی سکرجه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
سکرجه . [ س ُ رُ ج َ / ج ِ ] (اِ) امین الدوله گوید: نباتی است برگش شبیه به برگ مورد در وسط آن خاتمی شبیه به چشم و بحیی العالم شباهتی دارد گرم و خشک و جهت صلابت سپرز نافع و مسهل سودا است و مؤلف تذکره - توضیحات بیشتر درباره سکرجه
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی سکران","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
سکران . [ س َ ] (ع ص ) مست . (دهار) (ترجمان القرآن )(منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) :
مقعد صدقی نه ایوان دروغ
باده ٔ خاصی نه سکرانی ز دوغ .
مولوی .
- سکران طافح ؛ پر از شراب . (مهذب ال - توضیحات بیشتر درباره سکران
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی سکر","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
سکر. [ س ِ ] (ع اِ) بند آب و نهر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بند بسته . (مهذب الاسماء). || آنچه بدان بند کنند. || کناره ٔ بلند از نهر و آب . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
- توضیحات بیشتر درباره سکر
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی سکرفنده","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
سکرفنده . [ س َ ک َ ف َ دَ / دِ ] (نف ) اسب و استر سکندری خور را گویند یعنی بسر درآینده . (برهان ) (آنندراج ).
- توضیحات بیشتر درباره سکرفنده
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی سکرنه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
سکرنه . [ س ُ ک ُ ن َ / ن ِ] (اِ) سقرنه است که خارپشت را گویند. (آنندراج ). سغر و سغرنه . (جهانگیری ). رجوع به سغر و سغرنه شود.
- توضیحات بیشتر درباره سکرنه
"}}
]}