معنی حجریة
حجریة. (اِخ ) قضائی در سنجاق تعز از ولایت یمن در جنوب تعز که از طرف غرب محدود است به تعز و از شمال به عدین واب و از شرق بقضای قعطبة و از جنوب به عدن و اراضی غیر مضبوطة و او را با ناحیه ٔ قبیطة صدوهشت قریه است و اراضی آن مرتفع و حاصل خیز است . (قاموس الاعلام ترکی ).
برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد
حجریة
اینجا را کلیک کنید
لطفا صبر کنید، ما در حال جستجوی برای نمایش بهترین مطالب هستیم
هم معنی حجریة
ترجمه حجریة
سخنان بزرگان با استفاده از کلمه حجریة
مطالب نزدیک به این موضوع:
معنی حجریة
حجریة. [ ح َ ج َ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص )، چگونگی حجر. صلابت . سختی مانند سنگ . (ناظم الاطباء).
معنی حجزة
حجزة. [ ح ُ ج َ زَ ] (ع اِ) ناتی الحجزة؛ تهی گاه برآمده از بسیاری گوشت . و آن عیب باشد. (منتهی الارب ). || مردی شدید الحجزة؛ مرد بسیار شکیبا بر سختی و محنت و منه حدیث علی (ع ): هم اشدنا حجزاً؛ ای بنوا
معنی حجری
حجری . [ ح ُ ج َ ] (ص نسبی ) نسبت به حجریة، دسته ای از قراولان دربار عباسی . رجوع به اخبارالراضی (اوراق صولی ص 82) و نیز رجوع به حجریه شود.
معنی حجریه
حجریه . [ ح ُ ج َ ری ْ ی َ ] (اِخ ) نام دسته ای ازقراولان خاصه ٔ دولت عباسی در عهدالراضی باﷲ است . در این زمان دو دسته از قراولان خاصه بنام حجریة و ساجیةدائماً در کارها مداخله میکردند. رؤسای آنان اتب
معنی حجری
حجری . [ ح َ ج َ ] (اِخ ) ابوسعد محمدبن علی حجری مقری مشهور به نسل اناو (؟). سمعانی گوید: مردی خوش آواز و فاضل بود و ببغداد از ابوالخیر مبارک بن حسین مقری روایت کرد، و من از وی امالی ابو محمدالجلال را
معنی حجری
حجری . [ ح َ ج َ ] (اِخ ) ابوالفتح تتج ، برادر ابوالفوارس سخرباس . از سرداران حجریة قراولان دربار عباسی است . رجوع به اخبارالراضی از اوراق صولی ص 82 شود.
شما هم در مورد این موضوع بنویسید:
{"@context": "https://schema.org","@type": "FAQPage","mainEntity": [
{"@type": "Question","name": "معنی حجریة","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
حجریة. [ ح َ ج َ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص )، چگونگی حجر. صلابت . سختی مانند سنگ . (ناظم الاطباء).
- توضیحات بیشتر درباره حجریة
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی حجزة","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
حجزة. [ ح ُ ج َ زَ ] (ع اِ) ناتی الحجزة؛ تهی گاه برآمده از بسیاری گوشت . و آن عیب باشد. (منتهی الارب ). || مردی شدید الحجزة؛ مرد بسیار شکیبا بر سختی و محنت و منه حدیث علی (ع ): هم اشدنا حجزاً؛ ای بنوا - توضیحات بیشتر درباره حجزة
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی حجری","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
حجری . [ ح ُ ج َ ] (ص نسبی ) نسبت به حجریة، دسته ای از قراولان دربار عباسی . رجوع به اخبارالراضی (اوراق صولی ص 82) و نیز رجوع به حجریه شود.
- توضیحات بیشتر درباره حجری
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی حجریه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
حجریه . [ ح ُ ج َ ری ْ ی َ ] (اِخ ) نام دسته ای ازقراولان خاصه ٔ دولت عباسی در عهدالراضی باﷲ است . در این زمان دو دسته از قراولان خاصه بنام حجریة و ساجیةدائماً در کارها مداخله میکردند. رؤسای آنان اتب - توضیحات بیشتر درباره حجریه
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی حجری","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
حجری . [ ح َ ج َ ] (اِخ ) ابوسعد محمدبن علی حجری مقری مشهور به نسل اناو (؟). سمعانی گوید: مردی خوش آواز و فاضل بود و ببغداد از ابوالخیر مبارک بن حسین مقری روایت کرد، و من از وی امالی ابو محمدالجلال را - توضیحات بیشتر درباره حجری
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی حجری","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
حجری . [ ح َ ج َ ] (اِخ ) ابوالفتح تتج ، برادر ابوالفوارس سخرباس . از سرداران حجریة قراولان دربار عباسی است . رجوع به اخبارالراضی از اوراق صولی ص 82 شود.
- توضیحات بیشتر درباره حجری
"}}
]}