معنی گپی
گپی . [ گ ُ ] (اِ) کبی . کپی . بوزینه . (لغت فرس اسدی ص 530). حمدونه . میمون . قرد : خدای تعالی دو گروه را مسخ کرد و از بنی اسرائیل یکی از اصحاب المائده را خوک گردانید و دگر گروه پیش از داود بودند اندر دیهی که روز شنبه ماهی داشتندی و شنبه را نگاه نداشتندی . خدای تعالی ایشان را مسخ کرد و گپی و بوزینه گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ طبری بلعمی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). ... پس خدای تعالی آن خلق را که نافرمانی کردند از پس دو سال ایشان را بوزینه و گپی گردانید و هفت روز بزیستند بعد از آن بمردند. (ترجمه ٔ تاریخ طبری بلعمی ایضاً). در میان کوه اول چندین هزارهزار گپی پیش آمدند و در میان کوه دوم چندین هزارهزار زرافه . (مجمل التواریخ و القصص ).
یکی پیر گپی بیامد چو دود
ز شیران و دیوان کالا ربود.
؟ (از فرهنگ اسدی ص 530).
برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد
گپی
اینجا را کلیک کنید
لطفا صبر کنید، ما در حال جستجوی برای نمایش بهترین مطالب هستیم
هم معنی گپی
ترجمه گپی
سخنان بزرگان با استفاده از کلمه گپی
مطالب نزدیک به این موضوع:
معنی گتاو
گتاو. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش بستک شهرستان لار، در 18000گزی جنوب باختر بستک ، کنار راه شوسه ٔ لار به بندر لنگه .جلگه ، گرمسیر مالاریائی و سکنه ٔ آن 122 فارسی زبان است . آب آن از چاه و
معنی گت مران
گت مران . [ گ ِ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رمشک بخش کهنوج شهرستان جیرفت ، در 187000گزی جنوب خاوری کهنوج و 15000گزی باختر راه مالرو رمشک گابریک . سکنه ٔ آن 10 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ا
معنی گپه
گپه . [ گ ُپ ْ پ َ / پ ِ ] (اِ) قوبا ادرفن . نام علتی است که در پوست بدن آدمی بهم میرسد :
ای از گپه ها ره خلاصی جسته
خوسته تن خویش را ز علت رسته
از خردل و خل ضماد می کن که شود
در باغ امل نهال صحت ر
معنی گپتن
گپتن . [ گ ُ ت َ ] (مص ) گفتن . سخن کردن و حرف زدن و بیان نمودن . (برهان ). گفتن زیرا که بای پارسی با فا تبدیل می یابد. (انجمن آرا) (آنندراج ). سخن راندن .
معنی گت
گت . [ گ ُ ] (فعل ماضی ) مخفف گفت است . قاضی هجیم آملی مازندرانی قصیده ای گفته در آخر آن گوید :
این بدان وزنه که دقیقی گت
تن تنا تن تنا تنا ناؤ .
بندار رازی گفته است :
بشهر ری به منبر بر یکی روج
معنی گپ
گپ . [ گ ِ ] (اِخ ) زنبوران . کمدی آریستفان که در حدود22 ق .م . در آتن نمایش داده شده و راسین از آن تقلیدو پیروی کرده است . مصنف در این اثر مرافعات آتنیان و محاکم آنها را مورد تمسخر و استهزاء قرار
شما هم در مورد این موضوع بنویسید:
{"@context": "https://schema.org","@type": "FAQPage","mainEntity": [
{"@type": "Question","name": "معنی گتاو","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
گتاو. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش بستک شهرستان لار، در 18000گزی جنوب باختر بستک ، کنار راه شوسه ٔ لار به بندر لنگه .جلگه ، گرمسیر مالاریائی و سکنه ٔ آن 122 فارسی زبان است . آب آن از چاه و - توضیحات بیشتر درباره گتاو
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی گت مران","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
گت مران . [ گ ِ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رمشک بخش کهنوج شهرستان جیرفت ، در 187000گزی جنوب خاوری کهنوج و 15000گزی باختر راه مالرو رمشک گابریک . سکنه ٔ آن 10 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ا - توضیحات بیشتر درباره گت مران
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی گپه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
گپه . [ گ ُپ ْ پ َ / پ ِ ] (اِ) قوبا ادرفن . نام علتی است که در پوست بدن آدمی بهم میرسد :
ای از گپه ها ره خلاصی جسته
خوسته تن خویش را ز علت رسته
از خردل و خل ضماد می کن که شود
در باغ امل نهال صحت ر - توضیحات بیشتر درباره گپه
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی گپتن","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
گپتن . [ گ ُ ت َ ] (مص ) گفتن . سخن کردن و حرف زدن و بیان نمودن . (برهان ). گفتن زیرا که بای پارسی با فا تبدیل می یابد. (انجمن آرا) (آنندراج ). سخن راندن .
- توضیحات بیشتر درباره گپتن
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی گت","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
گت . [ گ ُ ] (فعل ماضی ) مخفف گفت است . قاضی هجیم آملی مازندرانی قصیده ای گفته در آخر آن گوید :
این بدان وزنه که دقیقی گت
تن تنا تن تنا تنا ناؤ .
بندار رازی گفته است :
بشهر ری به منبر بر یکی روج - توضیحات بیشتر درباره گت
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی گپ","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
گپ . [ گ ِ ] (اِخ ) زنبوران . کمدی آریستفان که در حدود22 ق .م . در آتن نمایش داده شده و راسین از آن تقلیدو پیروی کرده است . مصنف در این اثر مرافعات آتنیان و محاکم آنها را مورد تمسخر و استهزاء قرار - توضیحات بیشتر درباره گپ
"}}
]}