معنی دلقک بازی
دلقک بازی . [ دَ ق َ ] (حامص مرکب ) عمل دلقک . مسخره بازی . رجوع به دلقک شود.
برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد
دلقک بازی
اینجا را کلیک کنید
لطفا صبر کنید، ما در حال جستجوی برای نمایش بهترین مطالب هستیم
هم معنی دلقک بازی
ترجمه دلقک بازی
سخنان بزرگان با استفاده از کلمه دلقک بازی
مطالب نزدیک به این موضوع:
معنی دلق
دلق . [ دُ ل ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ دَلوق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به دلوق شود.
معنی دلقک
دلقک . [ دَ ق َ ] (اِخ ) معرب تلخک . طلخک . (یادداشت مرحوم دهخدا). نام مسخره ای . (از غیاث ) (از آنندراج ). نام مسخره ای که طلحک نامیده میشد. (ناظم الاطباء) :
شاه با دلقک همی شطرنج باخت
مات کردش زود
معنی دلق پوش
دلق پوش . [ دَ ] (نف مرکب )دلق پوشنده . پوشنده ٔ دلق . که دلق پوشد. || که دلق پوشیده است . پوشیده دلق . آنکه لباس مندرس پوشیده است . (ناظم الاطباء). || درویش و زاهد.(آنندراج ). گوشه نشین . (ناظم الاطب
معنی دلقند
دلقند. [ دِ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار با 200 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
معنی دلکان
دلکان . [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آلان بخش سردشت ، شهرستان مهاباد. واقع در 14هزارگزی جنوب باختری سردشت با 325 تن سکنه راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
معنی دلک
دلک . [ دُ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ دَلیک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به دلیک شود.
شما هم در مورد این موضوع بنویسید:
{"@context": "https://schema.org","@type": "FAQPage","mainEntity": [
{"@type": "Question","name": "معنی دلق","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دلق . [ دُ ل ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ دَلوق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به دلوق شود.
- توضیحات بیشتر درباره دلق
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دلقک","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دلقک . [ دَ ق َ ] (اِخ ) معرب تلخک . طلخک . (یادداشت مرحوم دهخدا). نام مسخره ای . (از غیاث ) (از آنندراج ). نام مسخره ای که طلحک نامیده میشد. (ناظم الاطباء) :
شاه با دلقک همی شطرنج باخت
مات کردش زود - توضیحات بیشتر درباره دلقک
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دلق پوش","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دلق پوش . [ دَ ] (نف مرکب )دلق پوشنده . پوشنده ٔ دلق . که دلق پوشد. || که دلق پوشیده است . پوشیده دلق . آنکه لباس مندرس پوشیده است . (ناظم الاطباء). || درویش و زاهد.(آنندراج ). گوشه نشین . (ناظم الاطب - توضیحات بیشتر درباره دلق پوش
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دلقند","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دلقند. [ دِ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار با 200 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
- توضیحات بیشتر درباره دلقند
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دلکان","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دلکان . [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آلان بخش سردشت ، شهرستان مهاباد. واقع در 14هزارگزی جنوب باختری سردشت با 325 تن سکنه راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
- توضیحات بیشتر درباره دلکان
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دلک","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دلک . [ دُ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ دَلیک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به دلیک شود.
- توضیحات بیشتر درباره دلک
"}}
]}