معنی دحی
دحی . [ دَح ْی ْ ] (ع مص ) گستردن چیزی را. (از منتهی الارب ). گسترانیدن . || راندن شتران را. (منتهی الارب ).
برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد
دحی
اینجا را کلیک کنید
لطفا صبر کنید، ما در حال جستجوی برای نمایش بهترین مطالب هستیم
هم معنی دحی
هجویه: هجا، هجو، هجونامه و مدح، مدحیه
ترجمه دحی
درقیدحیات: living
سخنان بزرگان با استفاده از کلمه دحی
مطالب نزدیک به این موضوع:
معنی دحیةبن خلیفه
دحیةبن خلیفه . [ دِ ی َ ت ِ ن ِ خ َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به دحیه ٔ کلبی شود.
معنی دحیا
دحیا. [ دَ ] (اِ) زعفران است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
معنی دحوض
دحوض . [ دَ ] (اِخ ) موضعی است به حجاز. (منتهی الارب ). جاییست در حجاز. (معجم البلدان ).
معنی دحیم
دحیم . [ دُ ح َ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن ابراهیم . رجوع به عبدالرحمن بن ابراهیم بن عمرو... و رجوع به الاعلام زرکلی شود. || لقب قاضی ابوسعید عبدالرحمن است . (سمعانی ). رجوع به ابوسعید عبد الرحمن شود.
معنی دحوض
دحوض . [ دُ ] (ع مص ) باطل شدن حجت . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). باطل شدن . (زوزنی ).
معنی دحیق
دحیق . [ دَ ] (ع ص ) دور. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). || عین دحیق ؛ چشم سست نگاه . (منتهی الارب ).
شما هم در مورد این موضوع بنویسید:
{"@context": "https://schema.org","@type": "FAQPage","mainEntity": [
{"@type": "Question","name": "معنی دحیةبن خلیفه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دحیةبن خلیفه . [ دِ ی َ ت ِ ن ِ خ َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به دحیه ٔ کلبی شود.
- توضیحات بیشتر درباره دحیةبن خلیفه
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دحیا","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دحیا. [ دَ ] (اِ) زعفران است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
- توضیحات بیشتر درباره دحیا
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دحوض","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دحوض . [ دَ ] (اِخ ) موضعی است به حجاز. (منتهی الارب ). جاییست در حجاز. (معجم البلدان ).
- توضیحات بیشتر درباره دحوض
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دحیم","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دحیم . [ دُ ح َ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن ابراهیم . رجوع به عبدالرحمن بن ابراهیم بن عمرو... و رجوع به الاعلام زرکلی شود. || لقب قاضی ابوسعید عبدالرحمن است . (سمعانی ). رجوع به ابوسعید عبد الرحمن شود.
- توضیحات بیشتر درباره دحیم
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دحوض","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دحوض . [ دُ ] (ع مص ) باطل شدن حجت . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). باطل شدن . (زوزنی ).
- توضیحات بیشتر درباره دحوض
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دحیق","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دحیق . [ دَ ] (ع ص ) دور. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). || عین دحیق ؛ چشم سست نگاه . (منتهی الارب ).
- توضیحات بیشتر درباره دحیق
"}}
]}