معنی دابو
دابو. (اِخ ) نام ناحیه ای به آمل مازندران (سفرنامه ٔ رابینو بخش انگلیسی ص 40، 112، 113، 116، 155). از بلوکات ناحیه ٔ آمل به مازندران . عده ٔ قری 91. مساحت آن 15 فرسنگ و مرکز آن مرزنگور است . حد شمالی آن دریای خزر و شرقی آن جلال ازرک بارفروش و جنوبی آن دشت سه هزار و غربی آن هزارپی می باشد و جمعیت تقریبی آنجا صد و پانزده هزار است .
برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد
دابو
اینجا را کلیک کنید
لطفا صبر کنید، ما در حال جستجوی برای نمایش بهترین مطالب هستیم
هم معنی دابو
ترجمه دابو
سخنان بزرگان با استفاده از کلمه دابو
مطالب نزدیک به این موضوع:
معنی دابق
دابق . [ ب ِ ] (ع ص ) آنکه بجهت لزوجت کثیفه به دست چسبد مثل دبق .
معنی دابویه
دابویه . [ ی َ ] (اِخ ) از پادشاهان سلسله ٔگاوباره و او بر قسمتی از گیلان و طبرستان حکومت داشته است . (40-57 هَ . ق .)، ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان گوید که دابویه و بادوسپان پسران جیل بن جیلانشاه مل
معنی دابه
دابه . [ داب ْ ب َ ] (اِخ ) نام قصبه ای در حدود جنوبی نوبه بساحل نیل ، کاروانیان که به سودان روند از آنجا رفتن آغازند. (قاموس الاعلام ترکی ).
معنی دابولی
دابولی .(اِ) پارچه ٔ ظریف از ابریشم و پنبه ٔ بافته که بچند رنگ نماید و در شام بافته شود. (از دزی ج 1 ص 419).
معنی دابویی
دابویی . (اِخ ) نام ناحیه ای از اعمال آمل . (جهانگشای جوینی ج 2 ص 115). ولی ظاهراً همان دابویه (= دابو) است .
معنی دابوق
دابوق . (ع اِ) سریشم که از آن مرغان را شکار کنند. (منتهی الارب ).
شما هم در مورد این موضوع بنویسید:
{"@context": "https://schema.org","@type": "FAQPage","mainEntity": [
{"@type": "Question","name": "معنی دابق","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دابق . [ ب ِ ] (ع ص ) آنکه بجهت لزوجت کثیفه به دست چسبد مثل دبق .
- توضیحات بیشتر درباره دابق
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دابویه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دابویه . [ ی َ ] (اِخ ) از پادشاهان سلسله ٔگاوباره و او بر قسمتی از گیلان و طبرستان حکومت داشته است . (40-57 هَ . ق .)، ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان گوید که دابویه و بادوسپان پسران جیل بن جیلانشاه مل - توضیحات بیشتر درباره دابویه
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دابه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دابه . [ داب ْ ب َ ] (اِخ ) نام قصبه ای در حدود جنوبی نوبه بساحل نیل ، کاروانیان که به سودان روند از آنجا رفتن آغازند. (قاموس الاعلام ترکی ).
- توضیحات بیشتر درباره دابه
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دابولی","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دابولی .(اِ) پارچه ٔ ظریف از ابریشم و پنبه ٔ بافته که بچند رنگ نماید و در شام بافته شود. (از دزی ج 1 ص 419).
- توضیحات بیشتر درباره دابولی
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دابویی","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دابویی . (اِخ ) نام ناحیه ای از اعمال آمل . (جهانگشای جوینی ج 2 ص 115). ولی ظاهراً همان دابویه (= دابو) است .
- توضیحات بیشتر درباره دابویی
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی دابوق","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
دابوق . (ع اِ) سریشم که از آن مرغان را شکار کنند. (منتهی الارب ).
- توضیحات بیشتر درباره دابوق
"}}
]}