معنی برونده
برونده . [ ب َرْ وَ دَ / دِ ] (اِ) پرونده . سله و سبد و بسته ٔ قماش ، که به عربی رَزمة خوانند. (از برهان ). سله ٔ قماش ، أی سبد و بغچه ٔ جامه . (شرفنامه ٔ منیری ). شمله ٔ قماش . (لغت فرس اسدی ) :
خواجه به برونده اندرآمد ایدر
اکنون معجب شده ست از بر رهوار.
آغاجی .
ورجوع به پرونده شود.
برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد
برونده
اینجا را کلیک کنید
لطفا صبر کنید، ما در حال جستجوی برای نمایش بهترین مطالب هستیم
هم معنی برونده
ترجمه برونده
سخنان بزرگان با استفاده از کلمه برونده
مطالب نزدیک به این موضوع:
معنی برونجرد
برونجرد. [ب َرْ وَ ج ِ ] (اِخ ) قریه ٔ بزرگیست در مرو در طرف بیابان و ریگزار که فعلاً خراب است . (از مراصد) (از الانساب سمعانی ) (از مرآت البلدان ج 1 ص 199). برونگرد.
معنی برونسویک
برونسویک . [ بْرون ْس ْ / ب ُ رون ْس ْ ] (اِخ ) براونشویگ . ناحیه ای در آلمان ، که تا سال 1919 م . دوک نشین بود و بعد بصورت جمهوری جزو ساکس سفلی گردید (بسال 1946 م .). پایتخت قدیم براونشویگ دارای 25
معنی برونوش
برونوش . [ ب َ ](اِ) برونوس . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به برنوس شود. || (اِخ ) برونوس . رجوع به برونوس شود.
معنی بری
بری . [ ب َرْی ْ ] (اِخ ) نام موضعی است . (منتهی الارب ).
معنی برون شد
برون شد. [ ب ِ / ب ُ ش ُ ] (اِ مرکب ) مخرج . محل بیرون شدن . بیرون شد :
چو نظم مدح تو آغاز کردم اندر وقت
به من نماید راه برون شد و انجام .
سوزنی .
معنی برونینگ
برونینگ . [ بْرَ / ب ِ رَ ] (اِخ ) براونینگ . الیزابت بارت . (1806 - 1861 م .) بانوی شاعره ٔ انگلیسی . در آثار وی مانند سونه ها مترجم از پرتغالی ، و رمان منظوم بنام اورورالای الهامی عارفانه دارد
شما هم در مورد این موضوع بنویسید:
{"@context": "https://schema.org","@type": "FAQPage","mainEntity": [
{"@type": "Question","name": "معنی برونجرد","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
برونجرد. [ب َرْ وَ ج ِ ] (اِخ ) قریه ٔ بزرگیست در مرو در طرف بیابان و ریگزار که فعلاً خراب است . (از مراصد) (از الانساب سمعانی ) (از مرآت البلدان ج 1 ص 199). برونگرد.
- توضیحات بیشتر درباره برونجرد
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی برونسویک","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
برونسویک . [ بْرون ْس ْ / ب ُ رون ْس ْ ] (اِخ ) براونشویگ . ناحیه ای در آلمان ، که تا سال 1919 م . دوک نشین بود و بعد بصورت جمهوری جزو ساکس سفلی گردید (بسال 1946 م .). پایتخت قدیم براونشویگ دارای 25 - توضیحات بیشتر درباره برونسویک
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی برونوش","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
برونوش . [ ب َ ](اِ) برونوس . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به برنوس شود. || (اِخ ) برونوس . رجوع به برونوس شود.
- توضیحات بیشتر درباره برونوش
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی بری","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
بری . [ ب َرْی ْ ] (اِخ ) نام موضعی است . (منتهی الارب ).
- توضیحات بیشتر درباره بری
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی برون شد","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
برون شد. [ ب ِ / ب ُ ش ُ ] (اِ مرکب ) مخرج . محل بیرون شدن . بیرون شد :
چو نظم مدح تو آغاز کردم اندر وقت
به من نماید راه برون شد و انجام .
سوزنی .
- توضیحات بیشتر درباره برون شد
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی برونینگ","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
برونینگ . [ بْرَ / ب ِ رَ ] (اِخ ) براونینگ . الیزابت بارت . (1806 - 1861 م .) بانوی شاعره ٔ انگلیسی . در آثار وی مانند سونه ها مترجم از پرتغالی ، و رمان منظوم بنام اورورالای الهامی عارفانه دارد - توضیحات بیشتر درباره برونینگ
"}}
]}