معنی اسکی لن
اسکی لن . [ اِ ل َ ] (اِخ ) اسکی لین . یکی از هفت تل شهر روم قدیم واقع در مشرق آن .
برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد
اسکی لن
اینجا را کلیک کنید
لطفا صبر کنید، ما در حال جستجوی برای نمایش بهترین مطالب هستیم
هم معنی اسکی لن
ترجمه اسکی لن
سخنان بزرگان با استفاده از کلمه اسکی لن
مطالب نزدیک به این موضوع:
معنی اسکیز
اسکیز. [ اِ ] (اِمص ) برجستن و آلیز و جفته انداختن ستور باشد. (برهان ). رجوع به اسکیزه و اسکیزیدن شود.
معنی اسکیجه
اسکیجه . [ ] (اِخ ) اسکجه . اقسانتی . قصبه ٔ مرکز قضائی است در سنجاق کوملجنه از ولایت ادرنه ، در 48 هزارگزی مغرب کوملجنه و در مسافت 22 هزارگزی ساحل دریا و خود در ساحل نهری موسوم بهمین نام است و جهت شم
معنی اسکیرس
اسکیرس . [ اِ رُ ] (اِخ ) هانری آلفونس . ادیب فرانسوی ، مصنف کتابهایی راجعبه انگلستان ، مولد وی پاریس 1814 م . و وفات 1876.
معنی اسکیثی
اسکیثی . [ اِ ] (اِخ ) قومی باستانی که یونانیان به نواحیی که از شمال شرقی اروپاتا شمال آسیا ممتد بود و در ازمنه ٔ قدیمه مسکن نژادهای مختلف بود، داده اند. رجوع به اسکیث و سکا شود.
معنی اسکیث
اسکیث . [ اِ ] (اِخ ) قومی باستانی که داریوش در کتیبه ٔ بیستون آنرا بنام سکه یاد می کند و سه قبیله ٔ آنرا نام می برد. (فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ص 242). و رجوع به سکا و سکه شود.
شما هم در مورد این موضوع بنویسید:
{"@context": "https://schema.org","@type": "FAQPage","mainEntity": [
{"@type": "Question","name": "معنی اسکیت","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
اسکیت . [ اِ ] (اِخ ) رجوع باسکیث شود.
- توضیحات بیشتر درباره اسکیت
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی اسکیز","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
اسکیز. [ اِ ] (اِمص ) برجستن و آلیز و جفته انداختن ستور باشد. (برهان ). رجوع به اسکیزه و اسکیزیدن شود.
- توضیحات بیشتر درباره اسکیز
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی اسکیجه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
اسکیجه . [ ] (اِخ ) اسکجه . اقسانتی . قصبه ٔ مرکز قضائی است در سنجاق کوملجنه از ولایت ادرنه ، در 48 هزارگزی مغرب کوملجنه و در مسافت 22 هزارگزی ساحل دریا و خود در ساحل نهری موسوم بهمین نام است و جهت شم - توضیحات بیشتر درباره اسکیجه
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی اسکیرس","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
اسکیرس . [ اِ رُ ] (اِخ ) هانری آلفونس . ادیب فرانسوی ، مصنف کتابهایی راجعبه انگلستان ، مولد وی پاریس 1814 م . و وفات 1876.
- توضیحات بیشتر درباره اسکیرس
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی اسکیثی","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
اسکیثی . [ اِ ] (اِخ ) قومی باستانی که یونانیان به نواحیی که از شمال شرقی اروپاتا شمال آسیا ممتد بود و در ازمنه ٔ قدیمه مسکن نژادهای مختلف بود، داده اند. رجوع به اسکیث و سکا شود.
- توضیحات بیشتر درباره اسکیثی
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی اسکیث","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
اسکیث . [ اِ ] (اِخ ) قومی باستانی که داریوش در کتیبه ٔ بیستون آنرا بنام سکه یاد می کند و سه قبیله ٔ آنرا نام می برد. (فرهنگ ایران باستان تألیف پورداود ص 242). و رجوع به سکا و سکه شود.
- توضیحات بیشتر درباره اسکیث
"}}
]}