معنی ابورقاد
ابورقاد. [ اَ رُ ] (اِخ ) شیخی از نخع.محدث است . او از علقمه و علقمه از علی روایت کند.
برای ملاحظه مطالب بیشتر در مورد
ابورقاد
اینجا را کلیک کنید
لطفا صبر کنید، ما در حال جستجوی برای نمایش بهترین مطالب هستیم
هم معنی ابورقاد
ترجمه ابورقاد
سخنان بزرگان با استفاده از کلمه ابورقاد
مطالب نزدیک به این موضوع:
معنی ابورهم
ابورهم . [ اَ رُ ] (اِخ ) انماری . صحابی است .
معنی ابورغال
ابورغال . [ اَ رِ ] (اِخ ) گویند آنگاه که ابرهةبن صباح صاحب الفیل بخراب کردن مکه می شد ابورغال دلیل و بلد حبشه بود و وی در راه بمرد و قبر او به مُغمس است براه طائف وحاجیان آن سو چون بدانجا رسند گور او
معنی ابورقاد
ابورقاد. [ اَ رُ ] مولی [ کذا ] (اِخ ) او از حذیفه و از او زرّبن حبیش روایت کند. (کتاب الکنی للبخاری ).
معنی ابورکوه
ابورکوه . [ اَ رَ وَ / رِوَ / رُ وَ ] (اِخ ) از احفاد هشام بن عبدالملک . او به سال 377 هَ . ق . بر حاکم بامراﷲ خروج کرد و جمعی بسیار بر او گرد آمدند و وی برقه را تسخیر کرد و حاکم جیشی بتدمیر او فرستاد
معنی ابورهم
ابورهم . [ اَ رُ ] (اِخ ) سباعی . رجوع به ابورهم احزاب ... شود.
معنی ابورفاعه
ابورفاعه . [ اَ رِ ع َ ] (اِخ ) عبدالقاهربن شعیب . محدث است و زیدبن حباب از او روایت کند.
شما هم در مورد این موضوع بنویسید:
{"@context": "https://schema.org","@type": "FAQPage","mainEntity": [
{"@type": "Question","name": "معنی ابورهم","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
ابورهم . [ اَ رُ ] (اِخ ) انماری . صحابی است .
- توضیحات بیشتر درباره ابورهم
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی ابورغال","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
ابورغال . [ اَ رِ ] (اِخ ) گویند آنگاه که ابرهةبن صباح صاحب الفیل بخراب کردن مکه می شد ابورغال دلیل و بلد حبشه بود و وی در راه بمرد و قبر او به مُغمس است براه طائف وحاجیان آن سو چون بدانجا رسند گور او - توضیحات بیشتر درباره ابورغال
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی ابورقاد","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
ابورقاد. [ اَ رُ ] مولی [ کذا ] (اِخ ) او از حذیفه و از او زرّبن حبیش روایت کند. (کتاب الکنی للبخاری ).
- توضیحات بیشتر درباره ابورقاد
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی ابورکوه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
ابورکوه . [ اَ رَ وَ / رِوَ / رُ وَ ] (اِخ ) از احفاد هشام بن عبدالملک . او به سال 377 هَ . ق . بر حاکم بامراﷲ خروج کرد و جمعی بسیار بر او گرد آمدند و وی برقه را تسخیر کرد و حاکم جیشی بتدمیر او فرستاد - توضیحات بیشتر درباره ابورکوه
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی ابورهم","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
ابورهم . [ اَ رُ ] (اِخ ) سباعی . رجوع به ابورهم احزاب ... شود.
- توضیحات بیشتر درباره ابورهم
"}}
,
{"@type": "Question","name": "معنی ابورفاعه","acceptedAnswer": {"@type": "Answer","text": "
ابورفاعه . [ اَ رِ ع َ ] (اِخ ) عبدالقاهربن شعیب . محدث است و زیدبن حباب از او روایت کند.
- توضیحات بیشتر درباره ابورفاعه
"}}
]}